روز میلاد حضور است بگو یا زهرا
جشن فرخنده نور است بگو یا زهرا
کوثر حق شده تفسیر به آغوش نبی
منبر زهره دادار شده دوش نبی
هاتف غیب ندا کرد چنین گوش نبی
که جهان غرق غرور است بگو یا زهرا
کوثری کرده عطا بر تو خداوند کریم
میخورد غبطه بر این ماه تو جنات نعیم
دیگر افسوس نخور از سخن اهل جهیم
ابتر آن مردم کور است بگو یا زهرا
خوانی اش ام ابها به تو این دختر داد
حیدر دهر شود بهر علی همسر داد
کربلائی کندش بهر حسین مادر داد
کربلا دشت حضور است بگو یا زهرا
شود عاشور به پا از هنر دامن او
زینبیت شکفد از چمن گلشن او
مورد خشم خداوند بود دشمن او
حب او حب شکور است بگو یا زهرا
باز گل کرده دمی ذوق خوش خالق پاک
بهترین جلوه ذاتش بنگاریده به خاک
کرده آن آینه بر کل جمالات ملاک
چون جمیل از رخ حور است بگو یا زهرا
زلفش از رنگ شب و روی مهش بدر تمام
ابروان چون خم محراب دو چشمش چون جام
مسجد و میکده همسایه شده در یک گام
سجده اش مستی و شور است بگو یا زهرا
مات لقمان شده از خلقت پر حکمت او
نوح آواره دریا شده در مدحت او
صد ملک همچو سلیمان به بر دولت او
ریز و ناچیز چو مور است بگو یا زهرا
خضر لب تشنه یک جرعه مینای رخش
یوسفانند به صحرا پی سودای رخش
جلوه ای دید چو موسی ز تجلای رخش
مست و مدهوش به طور است بگو یا زهرا
همچو پروانه ز شمع رخ او چند بسوز
شمس رویش نگر از گرمی لبخند بسوز
ماشاء الله بگو دانه اسپند بسوز
دیده خار به دور است بگو یا زهرا
دختری آمده از طایفه هاشمیان
قدمش بر سر بدعت زد و بردش ز میان
زنده شد سنت حوا به بر آدمیان
بدعت و جهل به گور است بگو یا زهرا
سائلان در او ، در دو جهان چون شاهند
جمله شاهان جهان سائل این درگاهند
روز محشر که گذرنامه جنت خواهند
نام او رمز عبور است بگو یا زهرا
- چهارشنبه
- 8
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 20:39
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
وفا منافی اردبیلی
ارسال دیدگاه