چشمة بقا
آفتابی که به چشمم همه جا می آیی
چه نیاز است بپرسم زکجا می آیی
به تمنای توهرغنچه دلی می گوید
که سبکبال تراز باد صبا می آیی
برتر ازفکرت واندیشة مائی، اما
توبزرگی که دراندیشة ما می آیی
لاله ها جام بکف چشم براهند هنوز
که تو ای چشمة جوشان بقا می آیی
کعبه آغوش گشاید به رویت آن روزی
که تو ای قبلة ایمان ووفا می آیی
چشمه های کرم ولطف خدا می جوشد
آن زمانی که تو درسعی وصفا می آیی
می رود فرصتم از دست وزخود می پرسم
کی به سروقت من بی سرو پا می آیی
شد دعای فرجت زمزمة منتظران
ای که پیداست تو از فیض دعا می آیی
دامن سبزتو لبریز شده از گل سرخ
«مگر ازطوف مزار شهدا می آیی»
ای هرجمعه«وفایی»است تورا چشم به راه
روز موعود تو با اذن خدا می آیی
- جمعه
- 10
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 17:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه