امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم
هر زمان هر کجا،یاورِ زینبم
میدهم جان و دلم،غصه دارِ کربلاست
اشک من نوحه گرِ،ماهِ روی نیزه هاست
آه و واویلا حسین...
بستر احتضار،بزم سوگ و عزاست
قاتل جان من،روضهٔ کربلاست
پیش چشمانم شده،محشر کبریٰ به پا
تا ثریّا میرود،نالهٔ واغربتا
آه و واویلا حسین...
میرَوَد تا ابد،اشک غم از دو عین
کِی زِ یادم رود،تشنگیِ حسین
عصر عاشورای خون،در هجوم فتنه ها
زنده بود و قاتِلَش،سر زِ او کرده جدا
آه و واویلا حسین...
- دوشنبه
- 13
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 19:2
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه