ای رخ تو روشن از رخسارها
وصف تو افزونتر از پندارها
شرح حُسنَت کی تواند همچو من
با چنین کِلک و چنین گفتارها
مرحم وصل تو جوییم ای طبیب
از غمِ هجر تو ما بیمارها
ما همه ، منصوریانِ بر حقیم
هر دم آید دادِ ما از دارها
ساقیا ، میخانه ات ، آباد باد
تا نماند بی مِی این مِی خوار ها
ای دل ، از آزارِ جانان دم مَزَن
تحفۀ عشق است این آزار ها
بخت خوش خواهی اگر با يارخواه
زانکه آید بخت ها با یار ها
عاشقی تفسیرِ اَسرار غم است
شرحِ این تفسیر در اِصرار ها
عشق،از ادراکِ جاهل فارغ است
بس، همین یک نکته از بسیارها
از امانی برگ سبز است این غزل
داشت آن درویش این مقدارها
ــــــــــــــــــــ
(1) این متن برای تمامی میلادیه ها مناسب میباشد.
- یکشنبه
- 26
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 13:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علیرضا امانی مجد
ارسال دیدگاه