ای گل فاطمه،جان پیمبر بیا
این دم آخری دیدن خواهر بیا
ای نگارم حسین بی قرارم حسین
از غصه ات زینب گردیده جان برلب
کهنه پیراهنت بود در آغوش من
بانگ هل معینت مانده در گوش من
یوسف مادرم مانده در خاطرم
در گوشه ی گودال شد پیکرت پامال
کی رود از نظر آنکه سرت را برید
هر طرف در پی غارت طفلی دوید
ای پناه حرم تشنه ی بی سرم
ای یار عطشانم مظلوم حسین جانم
*****
شائق
- جمعه
- 2
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 3:27
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه