• شنبه 1 اردیبهشت 03

 مهدی رحیمی زمستان

متن شعر شهادت حضرت زینب سلام الله علیها -(خیزران آمد و بر مهبط یارب زده شد)

697

خیزران آمد و بر مهبط یارب زده شد
تازیانه عوض گفتن یا اَب زده شد 

اُسکتوا ضربه شد و بر دهن دشمن خورد
مثل آن ضربه که یک روز به مرحب زده شد

روز و شب زینب کبری به اسیری چون رفت
روز از روز بدش آمد و شب،شب زده شد

جای لیلا و رباب و همه‌ی اهل حرم
دم به دم عمه ی سادات مرتب زده شد

صاف بود آینه اش آه ولی در کوفه
سنگ بر آینه از جنس مُحدَّب زده شد

شد کبودی اثراتش دوبرابر زیرا؛
ضربه ها بیشترش در وسط شب زده شد

زینب آن لحظه به پا خاست و از پا افتاد
خیزران چونکه به پاخاست و بر لب زده شد

آسمان بار غم روضه ی سر را نکشید
قرعه ی فال به نام منِ زینب زده شد

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:5
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران