• جمعه 2 آذر 03


زبانحال حضرت امام کاظم علیه السلام -(بارالها من در این غربت غریب افتاده ام)

788

بارالها من در این غربت غریب افتاده ام
در کمند روزگار پر فریب افتاده ام

همچو صیدی در قفس محبوس صیاد دغل
بسته بر زنجیر خصم نانجیب افتاده ام
 
گوشه زندان غم از جور و کین خصم دون
صبرعشقم شد لبالب بی شکیب افتاده ام

ای پناه بی پناهان حامی درماندگان
بی معین و ناتوان دست رقیب افتاده ام

مونسی جز غم ندارم کنج زندان بلا
از صفای روی یارم بی نصیب افتاده ام

پیکر زار و نحیفم مبتلا بر هجر یار
همچوبیماری به بستر بی طبیب افتاده ام

سندی ابن شاهک از من میزبانی میکند 
در کمند خصم پر مکر و فریب افتاده ام 

کو رضایم تا ببیند از جفای خصم دین 
در غریبی کنج زندانی عجیب افتاده ام

شد بهار عمر من در کنج این زندان خزان
چون گلی پرپر ز هجر عندلیب افتاده ام

رتبه ی باب الحوایج دارم اما این چنین
در حصار مشکلاتم بی مجیب افتاده ام

فاش آخوندی بگو این نکته را با اهل دل
چونکه حق گفتم دراین زندان غریب افتاده ام

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران