ای نور چشمِ آل پیمبر
ای یادگارِ زهرا و حیدر
باب الحوائج موسی بن جعفر...
ای هَل اتیٰ و طاها و یاسین
ای حجت حق،روشنگر دین
باب الحوائج موسی بن جعفر...
عشق تو مولا شد سرنوشتم
ای کاظمینَت باغِ بهشتم
باب الحوائج موسی بن جعفر...
در قعر زندان در اوجِ غم ها
دشمن نموده بر تو ستم ها
باب الحوائج موسی بن جعفر...
سِندیِ ملعون زد بی بهانه
بر پیکرِ تو با تازیانه
باب الحوائج موسی بن جعفر...
زد تازیانه آن رَذلِ رُسوا
دوباره زنده شد داغ زهرا
آه و واویلا آه و واویلا...
گناهِ زهرا آخر چه بوده است
دست و بازویش از چه کبود است
آه و واویلا آه و واویلا...
- دوشنبه
- 12
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه