بند اول:
کنجِ زندانِ بلا
شد اسیر اَبَ الرِضا
سِندیِ نامردِ پست
میزد او را ای خدا
میزد او را بی حیا با تازیانه و لگد
روز و شب او میشِنید زخمِ زبان و حرفِ بد
آه و واویلا
از جسارت ها
قلبِ او میسوخت
از اهانت ها
هفتمین مظلوم حضرت کاظم
بند دوم:
غصه و ماتم کشید
از غم و مِحنت خمید
همچو زهرا مادرش
از زمانه دل برید
درغل و زنجیرِ زندان میشنید او ناسزا
گریه میکرد بر غم زینب ، بر آن شامِ بلا
از اسارت شد
عاقبت آزاد
کربلا گشته
وادیِ بغداد
هفتمین مظلوم حضرت کاظم
بند سوم: (زبان حال)
زخمیه کلِّ تنم
غرقِ خونِ پیرهَنَم
صبح و شب گریه کنه
کشته ی بی کفنم
میزند آتش به جانم داغ شاهیْ بی پناه
با تنی صد چاک به روی خاکِ داغ قتلگاه
بین یک لشکر
تشنه و مضطر
دست و پا میزد
در پیش مادر
سیدی مظلوم یا حسین جانم
یاحسین(طاها تحقیقی)
ابوذر_رئیس_میرزایی
علیرضا_پناهیان
- دوشنبه
- 12
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه