بند اول:
امان از زندون
زِ ظلمِ هارون
بمیرم واست
شدی تو دلخون
تو بودی اسیر
به غل و زنجیر
میزدنتو
میگفتن بمیر
شکنجه میدادن تو رو آقا
یه عده رذل و پست و بی حیا
می بستن درها رو به روی تو
از روی ظلم و کینه و جفا
واااای
میزدن چه بی امون
تازیونه ، خیزرون
شد لب و تنت آقا
پر زِ خون و بی توون
وااااای ( موسی بن جعفر واویلا ۳)
بند دوم: (زبان حال)
به غم دچارم
رمق ندارم
با تازیونه
میدن آزارم
خدایا پیرم
زِ دنیا سیرم
چه غریبونه
دارم میمیرم
با بی رحمی دائم میزدنم
کبوده و زخمیه بدنم
لحظه ی آخر گریه میکنم
برا غم جد بی کفنم
واااای
شعله وره خیمه ها
مونده زیر مرکبا
پیر مردی اومد و
میزدش با یه عصا
وااااای ای وای ای وای ای وای ای وای
یاحسین(طاها تحقیقی)
حسین_نیک_بین
- دوشنبه
- 12
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:52
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه