به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد
در اين دنياي خاكي او تجلي خدا باشد
خدا بود و نبي بود و بنا شد حضرت خاتم
نه در روي زمين بلكه امير ماسوا باشد
اگر چه اشرف كل خلايق بوده از اول
به بعثت ميرسد وقتي كه حرفش مرتضي باشد
چهل قرن است پيغمبر به لب ذكر علي دارد
نبي حق داشت با آيات قرآن آشنا باشد
علي شد نفس پيغمبر علي شد جانشين او
بنا بود از همه عالم حساب او جدا باشد
پيمبر با علي هر دو يكي هستند در باطن
اگر يا مصطفي گوئي همان يا مرتضي باشد
براي بت شكستن شد ركابش دوش پيغمبر
نمي فهمد كسي هرگز مقامش تا كجا باشد
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه