شهری که از بهشت برین با صفا تراست
آری مدینه از همه جا دلگشاتراست
زآن رو کبوتر دل ما شد هوائیش
کآنجا که عشق خیمه زند با صفا است
این آستان که هست همان روضه ی بهشت
هر ذرّه خاک او زگهر پر بها تر است
در آن بهشت سبز تمنا چو گل شکفت
آن دلبری که از همه کس دلرباتر است
آمد امام چارم وسالار ساجدین
آن کس که طاعتش ز همه بی ریا تراست
جزاو که هست واسطه ی رحمت خدا
با رحمت خدا چه کسی آشنا تر است
باب المراد باشد و در آستین او
دست خداست کز همه مشگل گشاتر است
بی منت از فلک زفلک هم غنی ترست
هرکس براین سرا زهمه کس گداتراست
زینت گرفت شعر«وفایی»زمدح او
ورنه کلام من زهمه نارسا تراست
- دوشنبه
- 19
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 20:25
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه