چه خبره تو آسمون
دل ملک شیدا میشه
گل میریزن از آسمون
ارباب داره بابا میشه
امشب، میباره بارون
عالم همگی مجنون
اومد،عشقه، ارباب، رقیه خاتون
قنداقه پر از عطره
نیلوفره و یاسه
میخنده بی بی وقتی
دست عمو عباسه
بی بی ۳ رقیه خاتون
تو دل عجب خندونه و
شعف و ذوق و شوریه
چه خبره امشب و تو
حرم بی بی سوریه
عالم ، شده معطّر
اومد ، نوه ی حیدر
عیدی ، میده ، آقام ، علیه اکبر
بانو و طبیب من
دل عمری مریض تو
مادر پدرم بی بی
هم عبد و کنیز تو
بی بی ۳ رقیه خاتون
ملیکه ی ارض و سما
بی بی دلم پر میزنه
منو ببر کرب و بلا
بی بی دلم پر میزنه
عمری ، بزیر دینم
ریزه خوره حسینم
کاشکی، باشم ، صحنت ، باوالدینم
عالم به تو مینازه
تورافع هر دردی
بی بی تو سه سال داری
اما با دل چه کردی
بی بی ۳ رقیه خاتون
به نفس: کربلایی محسن صائمی
- سه شنبه
- 20
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 15:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه