لایی لایی لایی لایی اصغرم
به علی بسته شده راه نجات
موج كمتر بزن ای آب فرات
گل نازم لایی لایی پسرم
با نگات آتیش نزن بر جگرم
لایی لایی لایی لایی اصغرم
ای كه از سوز عطش سوخته لبات
سینه مو زخمی نكن با پنجه هات
هرچقدر چنگ بزنی شیر نمی آد
دیگه بعد از عمو آب گیر نمی آد
اونی كه تشنه ها رو آب می داده
حالا دستاش توی صحرا افتاده
عمو جون ما كه دیگه آب نمی خوایم
عموجون خودت بیا تو رو می خوایم
لایی لایی لایی لایی اصغرم
شاعر:سراج
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه