عمرم سر آمد ، خون جگر ماندم ، ضرر کردم
محروم از روی قمر ماندم ، ضرر کردم
باد صبا از او خبر آورد اما حیف
در شام جهلم کور و کر ماندم ، ضرر کردم
رزق سحرگاهی به دست شخص معصوم است
هر بار بی فیض سحر ماندم ضرر کردم
یک بار شد من هم دعاگویش شوم ؟! نه
مشغولِ حاجات دگر ماندم ، ضرر کردم
دلبستگی باعث شد از کوچ شهیدانش
جا ماندم و بی بال و پر ماندم ، ضرر کردم
وقتی ملاک کارهایم حرف مردم شد
در چشم مردم معتبر ماندم ، ضرر کردم
دنیا مقر ابتلای اهل ایمان است
گر بین دنیا بی ضرر ماندم ، ضرر کردم
جز آل عصمت رو به سوی هر کسی کردم
درمانده ماندم ، پشتِ در ماندم ، ضرر کردم
پای بساط روضه های حضرت ارباب
هر دفعه که بی چشم تر ماندم ، ضرر کردم
جای کفن بر بوریا چیدند جسمش را
زنده از این ماتم اگر ماندم ضرر کردم
- دوشنبه
- 26
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 17:28
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه