آمد از عرش خدا، نغمه ی زیبای ولایت/که جهان پر شده از عطر ولادت/ شب میلاد همان دُرِّ گرانمایه یِ دریایِ کرامت...
تا بال، گشودند ملائک به یقین زیرِ قدوم پسرفاطمه.... امشب
همه ی عرش شد از خنده لبالب /
که بریزند به گهواره یِ این ماهِ دلارا همه ی اَنـجُم و شمس و قمر و عرشِ خدا را
که جهانی شده با یک نَفَسش والـه و شیدا
باز امشب قلمم درتب وتاب است /
و دلم مست وخراب است و سرودن زِ برای گل نرگس همه اش خیر و صواب است که اگر باز
بیافتد نظرِ مرحَمتِ حضرت والا
همه ی هستی زهرا
که بخشیده خداوند تبارک و تعالیٰ
به امامِ حسنِ عسکـری و حضرت نرجس...عروسِ گل زهرا
اگر امشب به من و کلّ غزلها بشود دفتر من غرقِ تماشا/
قلم امشب بنویسد/،بسراید زِ مدح
پسر آخر طاها
عجب سَرو بلندی ! چه گیسوی کمندی !
دو چشمش مث الماس / و قلبَش پـُرِ احساس / نگاهش همه اخلاص
که پیچیده وجودش به قنداقه ای از عطرِ گل یاس
چه عطری به فضا پخش شده نیمه شعبان/ در این ماه و شبِ رحمت و غفران/شب میلادِ گلِ حضرت باران/
گل باغ علوی ...
گل ،نَـه گلستان،/
چه بگویم من از ایشان؟...نه مَـلک بوده نَـه انسان/همه ی عرش خدا از قدمش آیـنه بندان/
شب میلادِ آخر... قمرِ روشن دین است و امامِ همه ی عرش و زمین است و بپاشید گل ونغمه سرایید که بابا شده مـــولا/ وَ تبریک بگویید به زهــرا /
همگی نقل بپاشید...به روی سر نرجس
که شده مادرِ مولا / وَ تبریک بگویید
که آورده چنین ماه دل آرا
همان منجی موعود/گل حضرت معبود
چه بخوانم ؟ چه بگویم ؟
من از این شاه ...از این خِلقتِ الله ... از این هیبت چون ماه
که در نیمه شعبان ...در آن وقت گل افشان...رسـید آیتِ قران... چنان ماه درخشان ...که ملائک شده حیرانِ
و همه عالمیان مست و غزلخوان
فَتَبـارک به جمالِ پسر نرجس و مولا
آخـرین شاخه یِ طوبیٰ
همـه...هستیِ زهرا .... عزیزِ دل مادر...همان خیرِ سراسر...
آخرین شمسِ منوّر..../وارث ساقی کوثر ،پسر فاطمه و حضرت حیدر
که نهان کرده پَسِ پرده یِ غیبت رخ اَنور و مطهر
اَلـا اَیـٌهاِ الـاِی عشق کجایی؟ کجایی ؟
بیـا ماه دل آرا / بیا ای شَه تنها
دلم تنگه به مولا/ بیا زائر زهرا
بیا منتقمِ خون خدا... وارثِ طاها
بیا تا که زمین از قدم تو بشود جنتُ الاَعلا
که ببینند همه عالم و آدم /به سرتاسرِ عالم
چه نوری؟چه حضوری؟چه آیات طَهوری؟
بزنید دست...همه یکسره ،ازسینه کشید هلهله بهرِ قدمِ گل پسر فاطمه ای جان...
و سلام و صلواتی بفرستید برای فرج
یوسف زهرا زِ اعماقِ دل...امشب
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:32
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه