در مدینه سوم شعبان ز لطف کردگار
نوری از دامان زهرا شد بعالم آشکار
روشن از آن نور ساطع گشت صبح وشام تار
جشن شادی در زمین و آسمان شد برقرار
جبرئیل از سوی حق آمد حضور مصطفا
تا کلام ایزدی را گوید از راه وفا
گفت ای مرآت حق ای آفتاب کائنات
ای صفابخش دل قدّوسیان و ممکنات
بهر مولود تو آوردم ز حق نیکو صفات
نام او باشد حسین و منجی فلک نجات
از حسین سرچشمه گیرد چشمهٔ آب حیات
حل شود با دست پرفیضش تمام مشکلات
زادهٔ زهرا و سبط پاک ختم مرسلین
شاخص شخصیت مولا امیرالمؤمنین
علت ایجاد عالم از ثریا تا زمین
گشته مسرور از وجودش پیک رب ّالعالمین
قامتش طوبا و حسنش همچو عیسای زمان
نام نیکویش حسین بن علی فخر جهان
آنکه شد در کودکی قنداقه اش عرش آشیان
آنکه شد روح الامین گهواره جنبانش زجان
آنکه شد خیل ملائک بر وجودش پاسبان
آنکه شد عالم ز یُمنش باطراوت گلستان
آن یگانه مظهر ذات خدای کبریاست
سبط دوم حجت سوم گل اهل کساست
آنکه نامش را به نیکویی خداوند یاد کرد
آنکه فطرس را شفا داد و ز غم آزاد کرد
آنکه با رأفت دل درماندگان را شاد کرد
آنکه با ایثار ملک دین را آباد کرد
زیر بار خواری و ذلت نرفت آن خوش مرام
رتبه ی شایان بدرگاه خدا دارد مدام
آن حسینی را بگویم خونش از آن خداست
قهرمان بی بدیل عرصهٔ کرب و بلاست
جان بکف در راه دین حق سرش از تن جداست
قلب عالم درجهان و شافع یوم جزاست
روز و شب از عشق مولا«شاجری»دم میزند
تا لَحد بر دامن شه چنگ محکم میزند
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:9
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج رحمان شاجری زنجانی
ارسال دیدگاه