• دوشنبه 3 دی 03


مناجات با صاحب الزمان عجل الله فرجه -(شب میلادت نشستم سر راه)

1018

شب میلادت نشستم سر راه
هیچ کسی منو نخواس،شما بخواه
واسه تو که حاضری، کمه یه جشن
پیش تو اما زیاده یه گناه

وقتی که گذر از این محل کنی
غصه هامو به خوشی بدل کنی
راس میگن که تو بابای امتی
باباجون! میشه منو بغل کنی؟

اینکه واسم تو عزیزی، راضیم
تو طبیبی، به مریضی راضیم
چجوری دلیل لبخند تو شم؟
تو واسم اشک نریزی راضیم

بی تو من عبادتم ریا شه چی؟
عاشقیم اگر که ادعا شه چی؟
چی میشه ولادتت ببینمت؟
ساله دیگه عاشقت نباشه چی؟؟

گمونم بسته شده دعای من
گره افتاده به کربلای من
امشب آقا کربلا رفتی،میشه
ببوسی شیش گوشه رو بجای من؟

به آقا بگو دلم تنگه براش
کاش که عاشقش براش بمیره، کاش...
شبا تب میکنم از داغ غمش
روزامو میگذرونم با روضه هاش

از هجوم نیزه ها نمیگذرم
از سه شعبه به خدا نمیگذرم
شده از تیر یا نیزه بگذرم
ولی از سنگ و عصا نمیگذرم

پیراشون حلقه زدن دور و برش
زدنش تا نفسای آخرش
سرشو وقتی حسابی تشنه شد
بریدن جلو چشای مادرش...

  • شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران