ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
باید به جای بردن انگشتر از دست
از فیض انگشتت اشارت میگرفتند
وقتی که قرآن تو را از نی شنیدند
درسی فراتر از تلاوت میگرفتند...
باید زِ کام خشک سقای تو در آب
درس وفاداری و غیرت میگرفتند
افسوس از آن مردمانی که سرت را
از دست یکدیگر غنیمت میگرفتند
- دوشنبه
- 2
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 18:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد جبرئیلی
ارسال دیدگاه