آمد نگاری که به عالم بی بدیل است
در آسمان عشق خورشیدی جمیل است
امشب مدینه ناز بر عالم فروشد
چون مطلع نور خداوند جلیل است
آمد به دنیا اکبر ارباب هستی
این کودک نیکو رخ از نسل خلیل است
مشتاق روی یوسف زهراست یوسف
از بس که او دارای اوصاف جمیل است
گیسوی حورای جنان بند قماطش
گهوارۀ او بالهای جبرئیل است
برتار گیسوی کمندش عاشقانه
الغوث گویان عالم و آدم دخیل است
باب کرم بگشوده این فرزند خاتم
حاتم به پیش یار ما ابن سبیل است
این سلسله خرد و کلانش بحرجود است
این خانواده طاهر و ذاتش اصیل است
گویا به عالم احمدی دیگر رسیده
سیمای او جنات و لعلش سلسبیل است
برما نظر کن ای گل خوشبوی لیلا
برعشق تو چشمان گریانم دلیل است
ای شهد خرمای لبت اکسیر جانها
دستان ما کوتاه و خرما برنخیل است
یارب عنایت کن شبی پایین پا را
چشمان (بابک) در فراقش همچو نیل است
- سه شنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج افشین بابک اردبیلی
ارسال دیدگاه