با چشم هایت کردهای غوغا علی اکبر
با خنده ات بردی دل از بابا علی اکبر
هر جا که رو کردم تو را دیدم به یک نقشی
آنجا پیمبر بودهای اینجا علی اکبر
بعد از عمو تنها امید خیمهگاهی و
فرماندهی کل قوایی یا علی اکبر
تیغت پریشان میکند احوال دشمن را
استاد رزمت بوده چون سقا علی اکبر
بازوی حیدر، نور احمد خَلقا و خُلقا
در تو تجلی میشود یکجا علی اکبر
گویا شهادت میدهند آن نامسلمانها...
وقتی شنیدند از تو قرآن را علی اکبر
قرآن که می خوانی خدا انگار با جبریل
بر روی لبهایت کند انشا علی اکبر
هر شب تمام آسمان با ذکر یا قدوس
تا صبح با تو میکند احیا علی اکبر
مهتاب میتابد به رویت، ماه میگردد
با هر قنوتت بیشتر شیدا علی اکبر
پیوند تو با یاس و آلالهست بی همتا
گستردهای در دشت عطرت را علی اکبر
حمزه محمودی
با صدای کربلایی سید شعیب حیدری
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 0:23
- نوشته شده توسط
- حمزه محمودی
- شاعر:
-
حمزه محمودی
ارسال دیدگاه