یار آخر از جمالش پرده را خواهد کشید
وز سر لطف وعنایت سر بما خواهد کشید
تشنگان عشق را آن خضر صحرای طلب
تا کنار چشمه آب بقا خواهد کشید
بر لب آمد جان ز سوز هجر و داغ انتظار
کی عنان رحمتش را سوی ما خواهد کشید
گرچه حیرانیم، اما کس نداند جز خدای
کار ما با یار آخرتا کجا خواهد کشید
کاروان عشق را تا کعبه مقصود دل
کاروانسالار آخر از وفا خواهد کشید
نیک می دانم که روزی آن شه مسکین نواز
دست رأفت بر سر ما از ولا خواهد کشید
عاقبت از قاتلان سنگدل، آن منتقم
انتقام کشتگان کربلا خواهد کشید
غم مخور شب خیز کاخر آن مه برج ولا
از جمال آفتابش پرده را خواهد کشید
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:32
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه