این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
در شهر شما باری اگر عشق فروشیست
هم غیرت آبادی ما را نفروشید
تنها، بهخدا، دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچۀ راز خدا را نفروشید
سرمایۀ دل نیست به جز اشک و به جز آه
پس دستِ کم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینهای جز دل ما نیست
آیینه شمایید، شما را نفروشید
در پیلۀ پروانه به جز کرم نلولد
پروانۀ پروازِ رها را نفروشید
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
این هرولۀ سعی و صفا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظرۀ دورنما را نفروشید
- پنج شنبه
- 5
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 12:46
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
قیصر امین پور
ارسال دیدگاه