تمام طول راه را دویدم و گریستم
نپرس توی کوچهها چه دیدم و گریستم
برای مشک پارهای برای گوشوارهای
و کاسه کاسه آب که خریدم و گریستم
به آسمان نگاه کردم و دوباره سوختم
تمام طول جاده خار چیدم و گریستم
میان کوچههای کوفه ساعتی قدم زدم
صدای شیون تو را شنیدم و گریستم
تو با کدام درد بیحساب میگریستی
که من هزار بار لب گزیدم و گریستم
هزار بار دیدهام غروب قتلگاه را
هزار بار نوحه آفریدم و گریستم
اگر چه میروم دلم پر از هوای کربلاست
اگر از این دیار پا کشیدم و... گریستم
- دوشنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 20:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ساجده جبار پور
ارسال دیدگاه