چون لالۀ شکفته صفایی عجیب داشت
مثل شکوفه رایحهای دلفریب داشت
وقتی که رفت، مثل شهیدان کربلا
پیراهنی سپید پر از بوی سیب داشت
چشمش پر از طراوت سبز حضور بود
روحی بلند و حال و هوایی غریب داشت
همراه عاشقان شهادت شب عروج
دست دعا به سنگر اَمّن یُجیب داشت
رفت و به توشۀ سفر آسمانیاش
تسبیح و مُهر و شانه و قرآن به جیب داشت
خونین کفن به کوی ملاقات دوست رفت
در آرزوی وصل، دلی بیشکیب داشت
- سه شنبه
- 10
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
زکریا اخلاقی
ارسال دیدگاه