بیا از رحمتت بر ما تو رو کن
بیا و زخم هایم را رفو کن
به حق چهارده نور مقدس
نظر بر سائل بی آبرو کن
***
الا ای مونس هر صبح و شامم
نفس دادی و بگشودی تو کامم
که من شبهای جمعه در مناجات
بگویم بر حسین تو سلامم
***
خودم دانم خدا بد بنده ام من
به درگاه تو بس شرمنده ام من
نمک پرورده ی آل رسولم
به شوق روضه خوانی زنده ام من
***
دلی از معصیت ها خسته دارم
پر و بال از گنه بشکسته دارم
امیدم از دو عالم گشته نومید
فقط بر روضه ها دل بسته دارم
***
بریزد اشک حسرت از دو عینم
گدای روسیاه عالمینم
دلم تنها به این خوش گشته یا رب
که من هم از محبان حسینم
***
حسین ای هستی و دار و ندارم
شده خدمت به دربار تو کارم
به امیدی به سویت آمدم تا
شب مرگم بیایی در کنارم
***
فدای لحظه های آخر تو
بمیرم ناله می زد مادر تو
که دید او دشمن تو خنجرش را
ز کینه می کشید بر حنجر تو
***
الهی یا الهی بر لبت بود
نظاره گر ز تلی زینبت بود
صدا از خیمه هایت رفت تا عرش
چو دیدند نیزه را روی لبت بود
***
رضا رسول زاده
منبع:بانک اشعار مذهبی
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 6:53
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه