• دوشنبه 5 آذر 03


متن شعر دفاع مقدس -(خاموش ولی غرق ترنّم بودی)

395

خاموش ولی غرق ترنّم بودی
در خلسۀ عاشقانه‌ات گُم بودی
توفیقِ کمی نیست برادر! یک عمر
مهمانِ غمِ امامِ هفتم بودی!

جانت تبِ درد را تحمل می‌کرد
دستت به امامِ دل توسّل می‌کرد
وقتی که به هر چه خار، «نه» می‌گفتی
صد زخم، به روی پیکرت گُل می‌گرد

مظلوم ولی نفس نفس فریادی
در بند ولی حقیقتاً آزادی
تو وارث بیرق شهیدان هستی
آیینۀ صبر حضرت سجّادی

مأنوس، همیشه با نمازِ شب بود
آهنگ نفس‌هاش فقط «یارب» بود
ده سال، تمام لحظه‌های خود را
پیوسته به یاد حضرت زینب بود

  • چهارشنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران