• چهارشنبه 5 دی 03


غزل شعر توحیدی -(عاشقی در بندگی‌ها سربه‌ راهم کرده است)

513

عاشقی در بندگی‌ها سربه‌ راهم کرده است
بی‌نیاز از بندگان، لطف الاهم کرده است...

نوری ار بر جبهه‌ام بینی ز داغ عشق دان
سینه‌ام گر صاف بینی، اشک و آهم کرده است

بر نماز و طاعتم دانی که می‌بندد مدام؟
آن‌که روی خویشتن را قبله‌گاهم کرده است

هیچ دانی کز سحاب کیست آب روی من
آن‌که او بر درگه خود خاک راهم کرده است

ایمنم از فتنۀ آخرزمان دانی که کرد؟
آن‌که از «رَیبُ المَنون» خود را پناهم کرده است

نیست مدح خود که می‌گویم ثنای ایزد است
آن‌که خوار او شدن عزت‌پناهم کرده است...

  • چهارشنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران