• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(آمد٬ رسید بر سر رعنا جوان خویش)

2816
2

آمد٬ رسید بر سر رعنا جوان خویش
خون شد دلش به دیدن جان داده جان خویش
بشکسته دید ساغر در خون فتاده را
صد پاره دید پیکر روح و روان خویش

 

زانوی عرشی اش به زمین خورد ناگهان
بی جلوه دید طلعت هفت آسمان خویش
باور نمی شدش که چنین اوفتاده است
بر خاک داغ پشت جهان پهلوان خویش
خم شد به سجده، بر رخ ماهش نماز کرد
در آخرین وداع سراسر فغان خویش
بوسید تکه های ز هم دور گشته را
گلبرگ های لاله ی خونین نشان خویش
آری زمانه بر سر جنگ است و بی گمان
پرّانده است تیر بلا از کمان خویش

شاعر:سید حسن رستگار

 

 

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران