بغضها راه نفسهای مرا سد شدهاند
لحظهها بیتو پریشانی ممتد شدهاند...
دست بر دست نهادند گروهی امروز
و به یک سبحه و سجّاده مقیّد شدهاند
از روی خون شهیدان به خون خفتۀ عشق
عدهای گرچه حرام است، ولی رد شدهاند
فکر کردند که با جشن چراغانی تو
شیعه و راهرو آل محمد شدهاند...
روزها سخت به ما میگذرد، میبینی
دوستان تو اسیر غم بیحد شدهاند
کار از کار گذشتهست، مکن شکوه، «خروش»!
عدهای مرتکب آنچه نباید، شدهاند
- جمعه
- 20
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 18:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس شاه زیدی
ارسال دیدگاه