مادر چه گویمت که عدو جز جفا نکرد
حق تو را ادا ننمود و چه ها نکرد
مادر به خانه تو عدو از در آمدند
دشمن ز بام آمد و شرم از خدا نکرد
من در نماز بودم و سجاده را کشید
افتادم و رعایت سن مرا نکرد
چون بید لرزه بر تن اطفال من فتاد
او هم ز هیچ جرم و جفایی اِبا نکرد
پای و سر برهنه به پیشش دوان دوان
او خود سواره بود و ز جدم حیا نکرد
شاعر:یوسف رحیمی
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 14:4
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه