ای ماه کوفه از چه دگر رو گرفته ای؟
شاید که با دو چشم علی خو گرفته ای؟
میدانی آخرین شب محراب و منبر است؟
این آخرین نماز شهنشاه خیبر است؟
دیگر صدای بانگ اذانش نمی رسد
صوت کلام حق ز زبانش نمی رسد
دیگر چه کس برد به خرابه غذا و نان
بر درد بی نوا چه کسی می شود امان
چشم انتظار دیدن زهرا شده علی
خسته از این زمانه ی تنها شده علی
زخمی میان سینه ی حیدر نهفته بود
تنها فقط به چاه از این غصه گفته بود
داغی که شعله زد به دل پاک و جان او
زد آتشی به قلب و همه استخوان او
در پیش چشم حیدر و در پیش بچه ها
سیلی زده عدو به عزیز دل خدا
#وحید_زحمت_کش_شهری
- پنج شنبه
- 2
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 18:8
- نوشته شده توسط
- وحید زحمت کش شهری
- شاعر:
-
وحید زحمتکش شهری
ارسال دیدگاه