فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
همسر مهرآفرین پیش تو میگذارم ودیعه شش یار دین
این نفس آخرین غصه دگر ندارم جز غم سالار دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

ای که پس از فاطمه زیبنده ترین همسری
مونس تنهایی سلطان عرب ، حیدری
مهر و وفای تو ستایم که نمودی به جان
بهر چهار کودک بی مادر من ، مادری

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

بار سفر بسته ام از دار فنا می روم
لحظة مرگم شده از نزد شما می روم
موسم دیدار دگر باره به جنّت بُوَد
" فُزتُ به رَب" خواندم و رو سوی خدا می روم

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

شش پسرم را بسپارم به تو ام البنین
با دل آسوده گذارم سر خود بر زمین
جامة ایثار و وفا بر تن آنان بپوش
تا بدرخشند به سپاه حسنین چون نگین

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

کوش که عبّاس جوان وافی پیمان شود
یار وفادار حسین در صف میدان شود
پرچم با عزت دین را به کف خود نهد
در صف پیکار هوس ، دافع شیطان شود

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

در دل او عشق حسین و حسنم کن فزون
کن به ره یاری اولاد نبی رهنمون
درس وفا بر دل عبّاس دلاور بده
تا بشود در سپه سرخ برادر ستون

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******
فاطمه ام البنین همسر مهرآفرین
دست تو می سپارم دست علمدارِ دین

کرب و بلا بذر ابالفضل جوان گُل نمود
مهر و وفایش دل و دین از دل عالم ربود
سروری از ساقی عطشان بسرایی ، بگو
میوة او حاصل آن مادر فرخنده بود

فاطمه ام البنین دست تو می سپارم دست علمدارِ دین
******