• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

ایام شهادت امیرالمومنین علیه السلام -(هم گفت تیغ،ذکر تو را از سرت گذشت)

571

هم گفت تیغ،ذکر تو را از سرت گذشت
هم گفت زهر یاعلی از پیکرت گذشت

تیغ از میان گیسوی بر روی شانه ات
ازآن صفوف تن به تن لشگرت گذشت
 
از بین ابروان تو رد شد شکاف تیغ
از مرزهای آن دو عدد خنجرت گذشت

تاریخ شد دوبخش:به قبل وپس ازعلی
وقتی که تیغ،مویه کنان ازسرت گذشت

گشتند منبرت دو امامی که عمرشان؛
درپای درس و بحث تو بر منبرت گذشت

بر روی شانه های حسین و حسن خودت؛
دیدی در آن مسیر چه بر دخترت گذشت

آب از سر زمین نگذشته جنون گرفت
آن جا که زهر،بعد تن از بسترت گذشت

دیدی حسین را ته گودال، شیر هم؛
تغییر کرد زهر شد از حنجرت گذشت

با ظرف آب آمد و با مشک گوئیا؛
عباس از مقابل چشم ترت گذشت

تیر سه شعبه گشت همان تیغ بعدها؛
از حنجر ظریف علی اصغرت گذشت

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران