• دوشنبه 14 آبان 03


شعر وداع با رمضان -(منکه سی روز مست و دیوانه )

639

منکه سی روز مست و دیوانه 
کج شدم هی  به راه میخانه 
مثل شمعی کنار پروانه 
سوختم در فراق ریحانه 

پای هردار یاعلی گفتم  
صدو ده بار یاعلی گفتم 

بی علی در عذاب افتادم 
هو زدم در شراب افتادم 
باز در پیچ و تاب افتادم 
در گناه و ثواب افتادم 

سر نمودم بلند فهمیدم 
خویش را زایر نجف دیدم 

از می و ساغر و سبو گفتم 
غرق حق گشتم و ازو گفتم 
مست گشتم که ذکر هو گفتم 
در خفا و به روبرو گفتم: 

زنده هستم فقط به نام علی 
او امام است و من غلام علی

روز و شب را که با خداست علی 
در یم عشق ناخداست علی
 بشر است او یا خداست علی 
دو قدم مانده تا خداست علی 

عقل حیران شده ست در ذاتش 
عشق اما نموده اثباتش 

شده تزریق در وجودم علی 
ذکر سرمستی و سجودم علی 
در تجارت تمام سودم علی 
شاه بیت هر سرودم علی 

ای قسیم بهشت از دوزخ 
دست ما را بگیر در برزخ  

با علی میشود ولایت داشت 
چشمهایی پر از حقیقت داشت 
دستهایی پر از اجابت داشت 
بین این فتنه ها بصیرت داشت
 
عمروعاصان ببین زیاد شدند 
و ،،زیادها،، چقدر شاد شدند

طرح این دشمنان فروپاشیست 
قصد داعش جنون و اوباشیست  
جنگ و خونریزی است و پرخاشیست  
مرگ بر صهیونیست ،بر فاشیست 

حرف شیعه هنوز یک کلمه ست 
کل ایران مدافع حرم است

  • چهارشنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران