من نام کسی نخواندهام الا تو
با هیچکسی نماندهام الا تو
عید آمد و من خانهتکانی کردم
از دل همه را تکاندهام الا تو
امسال بهار بی تو آغاز نشد
هی جمعه گذشت و باز اعجاز نشد
کی سین سلام بر لبت میشکفد؟
عید آمد و سفرۀ دلم باز نشد
ما را نه غم دربهدری خواهد کشت
نه غصۀ بی بال و پری خواهد کشت
او آمده است و ما همه بیخبریم
ما را غم این بیخبری خواهد کشت
- جمعه
- 10
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 23:15
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
جلیل صفر بیگی
ارسال دیدگاه