• پنج شنبه 1 آذر 03


شعر غزل لیلة الرغائب شعر انتظار -(همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی)

625

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده‌ای و بینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفت‌وگویی

به ره تو بس که نالم ز غم تو بس که مویم
شده‌ام ز ناله نالی، شده‌ام ز مویه مویی...

شود این‌که از ترحم دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر  ز تو تر کنم گلویی

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی...

  • جمعه
  • 10
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 23:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران