بی صاحبم و سر به هوایم برگرد
یک عالمه غصه در صدایم برگرد
امروز اگر نیامدی آقا جان
فردا به هوای گریه هایم برگرد
این شهر در اندشت تو را کم دارد
مبهوتم از اینکه در کجایم برگرد
عمری به هوای بودنت سر کردم
بی تو چه فقیر و بینوایم برگرد
آنقدر نیامدی که این عادت شد
ای تاج سرم مکن رهایم برگرد
محتاج دعایم و دعا می کنمت
آقا تو بخاطر دعایم برگرد
عمری است گرفتار هوا و هوسم
از بس شده بد حال و هوایم برگرد
در روضه ی ارباب تو را میخوانم
تا عازم شهر کربلایم برگرد
این شهر شلوغ است و نفس گیر شده
هر لحظه به غصه مبتلایم برگرد
امروز اگر نیامدی آقا جان
فردا به هوای گریه هایم برگرد
#محمد_شهادتی
- دوشنبه
- 13
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 2:55
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد شهادتی
ارسال دیدگاه