عشق رسول اللهي ، انيسةُ الزهرايي
ما سائلِ درگاهت ، خديجة الكبرايي
تو فقط استحقاق اين و داري كه
امِّ مومنين تو باشي چونكه والايي
علتش اينه كه توو اين عالم هستي
تو فقط مادرِ مهربونِ زهرايي
ام الزهرايي و تو عشق مني
بي صحني خيلي شبيهِ حسني
اما خيلي زود نوكرا ميان
شبِ جمعه تو بقيع سينه زني
ام الزهرا مدد بي بي جان....
زبون زده تو عالم ، كريمه ي دنيايي
از كرمت معلومه ، كه مادر زهرايي
تو مقام تو بس باشه همين جمله
كه آقامون فرموده روز عاشورا
كه انا ابن الزهرا ، حسين اِبن علي
منم اون فرزندِ خديجه كبرىٰ
ام الزهرايي و تو عشق مني
بي صحني خيلي شبيهِ حسني
اما خيلي زود نوكرا ميان
شبِ جمعه تو بقيع سينه زني
ام الزهرا مدد بي بي جان....
به برْكتِ زهراته ، نوكرا ميشن بيشتر
هر كي يه يازهرا گفت ، تو ميخريش توو محشر
هر كي به نوكريه فاطمه منصب شد
پيش چشماي امام رضا مقرب شد
از روزي كه دلمو به فاطمه دادم
خود به خود تموم زندگيم مرتب شد
ام الزينبي و تو عشق مني
بي صحني خيلي شبيهِ حسني
اما خيلي زود نوكرا ميان
شبِ جمعه تو بقيع سينه زني
ام الزينب مدد بي بي جان....
- پنج شنبه
- 30
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 18:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه