• سه شنبه 15 آبان 03

 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام -(منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد)

1056

منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد
روضه‌ات شعله به دامانِ ثریا میزد

مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد

آن طرف گریه‌ی طفلان من و در این سو
خنده بر بی كَسی‌ام دشمنِ زهرا میزد

نیمه‌جانی كه در آتش پیِ طفلانش بود
شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد

آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد
داغ آن زخم که نامرد به لب‌ها میزد

یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود
تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد

همه‌ی قدرت خود جمع نمود اما دید
خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد

تَرکه‌اش گاه به رُخ گاه به دندان می‌خورد
در عوض عمه‌ی ما بود که خود را میزد
(حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران