ساقی بیار باده که می در سبو کنم
بهر نماز عشق از آن می وضو کنم
یک بوسه از لب حسن افطار حیدر است
گوید دهن ز لعل حسن مشکبو کنم
از روی شوق سجده زند ماه آسمان
با ماه فاطمه اگرش روبرو کنم
ای شاه ملک حسن از آن زلف پر شکن
تاری بده که زخم دلم را رفو کنم
یا مجتبی به پهلوی زخمی مادرت
من عیدیانه خاک بقیع آرزو کنم
بعد از نماز صبح که خواندیم در حرم
آیم بقیع و با تو کمی گفتگو کنم
بردار سر زخاک و بگو جان فاطمه
آن قبر گمشده ز کجا جستجو کنم
عبدی گناهکارم و شرمنده و ذلیل
کز درگه شما طلب آبرو کنم
«بابک» ز خوی حُسن حَسن جرعه نوش شد
کاین بحر اعظم است کجا در گلو کنم
- دوشنبه
- 3
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج افشین بابک اردبیلی
ارسال دیدگاه