• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(مَپسَند ای امید من و میر لشگرم)

2829
4

مَپسَند ای امید من و میر لشگرم

دونان کشند بانگ شعف در برابرم

 

پشتم شکست و رسته امید من گسست

هرگز چنین شکست نمی بود باورم

 

گر آب مشک ریخت، چه غم؟ آبرو به جاست

بین اشک دیده گان من ای آب آورم

 

سقایی تو گشته محول به چشم من

مشکی ز اشک دارم و در خیمه می برم

 

از من صدای گریه به گوش حرم رسید

آگه شدند داغ چه آورده بر سرم

 

روح ادب، تو بودی و در عمر خویشتن

نشنید گوشم از تو که خوانی برادرم

 

خواندی مرا برادر و، دانستم از جنان

پیش ازمن آمده به سراغ تو مادرم

 

گفتی تن تورا نبرم سوی خیمه ها

اما، تنی نمانده ز تو پاره پیکرم

شاعر:حاج علی انسانی 

 

 

  • پنج شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران