• دوشنبه 3 دی 03


حضرت زینب(س) -(ریزم به پای خون تو اشک مضاف را )

418

ریزم به پای خون تو اشک مضاف را 
جاری کنم ز دیده خود  در  صاف را

حلق بریده ات جگرم را دریده است
داغ تو ریش کرده دل هر کلاف را

از خیمه تا به تل و ز تل تا به قتله گاه
صد مرتبه دویده ام این دو مصاف را

دعوا سر گرفتن راس از تن تو بود.
هرچند حل نمود سنان اختلاف را

آغشته بود تیزی شمشیرها به شرک
در کوفه گیرم از همه این اعتراف را

حجم که ناتمام شد اما کنم تمام
گرد وجود مثله تو این طواف را

بر جسم تازیانه خور خویش می خرم
بعد تو زخم خنجر و رد غلاف را

چون میروم به معرض دید غریبه ها 
دریاب اشک خواهرت ام العفاف را

باید کنم اضافه به بار مصیبتم
در کوچه ها شنیدن حرف گزاف را

در اوج صبر مانده ام و زجر میکشم
وقتش رسیده فتح کنم کوه قاف را 

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:8
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران