شد روضه بیت بیت تمام قصیده ات.
غم بود سهم عمر به آخر رسیده ات.
گرد و غبار چادر مادر نشسته است.
در کوچه روی چهره ی زرد و تکیده ات.
مانند خانه ی علی و فاطمه دوبار.
یک در خانه سوخته در پیش دیده ات.
شیخ الائمه بودی حرمت نگه نداشت.
دشمن تو را به خاطر قد خمیده ات.
وقتی شبانه حمله نموده به خانه و.
با دست بسته در پی مرکب کشیده ات.
معلوم بود در پی مرکب دلت کجاست.
از یا حسین های بریده بریده ات.
پر زد به یاد کرب و بلا روز بعد آن.
فطرس اشک های به خاک چکیده ات.
شکر خدا چو پای رقیه نرفته است.
بر روی خار پای برهنه دویده ات.
- چهارشنبه
- 5
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رسول رشیدی راد
ارسال دیدگاه