بند اول:
تنم
میسوزه از سَم
زیرِ لب هر دم
مرگمو میخوام
از خدا کم کم
شده
این زهرِ کاری
تو خونم جاری
با لبِ تشنه
جون دارم میدم
میسوزم از زهر ، این دمه آخر
رویِ لبهامه مادر ای مادر
خدایا من غریبه آلِ حیدرم
اسیره بسترم ، شبیهِ مادرم
یا صادق یا غریب
بند دوم:
زده
این زهرِ کینه
آتیش به سینه
بی حُرمتی ها
خیلی سنگینه
دلم
دریای درده
پُر آه و سرده
شِکوه دارم از
شهرِ مدینه
زخمیِ کُلِّ بال و پره من
دُشنام میدادن به مادره من
منو رو خاک غم ، کشیدن بی هوا
شبیه مرتضی ٰ، میون کوچه ها
یا صادق یا غریب
بند سوم:
مُدام
در بین بستر
با چشمای تَر
روضه میخونم
از شَهِ بی سر
نکش
خنجر رو حنجر
دست بردار از سر
داره می بینه
مادری مُضطر
وقتی سرِ تو ، رو نیزه ها رفت
زینب میونِ نامحرما رفت
امون از بزمِ مِی ، امون از ازدحام
امون از کوچه ی ، یهود و شهرِ شام
غریب آقای من
- چهارشنبه
- 5
- تیر
- 1398
- ساعت
- 16:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه