حیدر افتاد
روی سجاده امیر خیبر افتاد
آقامون علی یه باره با سر افتاد
دوباره حسن به یاد مادر افتاد
خون به پا شد
فرق مرتضی علی شکست، دوتا شد
زهرا توو عرش خدا صاحب عزا شد
مسجد کوفه یه لحظه کربلا شد
تو شهر کوفه
شقُ القمر شد
مولای عالم
بی بال و پر شد
علی جانم ۲
مولا که افتاد
غوغا به پا شد
تا سجده گاه
حیدر دو تا شد
علی جانم ۲
.
#بند۲
بعد سی سال
توی کوچه رد خون ریخته دوباره
دیگه بازوی علی توون نداره
واسه فاطمهش فقط دل بی قراره
توی کوچه
آقامون مواظبهِ زینب نبینه
که سرش شکسته و دلش حزینه
نکنه بیُفته باز یاد مدینه
فزتُ و ربِ
کعبه نواش بود
انگاری زهرا
پیش چشاش بود
علی جانم ۲
سی ساله داره
میسوزه مولا
با روضه های
پهلوی زهرا
علی جانم ۲
.
#بند۳
توی خونه
زینب از غم پدر هی میره از حال
می بینه عبای بابا شده پامال
داره آماده میشه برای گودال
دادِ بیداد
با لب تشنه سرش رو میبریدن
تنشو رو خاکِ صحرا میکشیدن
انقده با اسب رو پیکرش دویدن
مادر رسیده
بالایِ گودال
داره میبینه
غوغایِ گودال
حسینم وای ۲
وقتی بریدن
تا حنجرش رو
بردن به غارت
انگشترش رو
حسینم وای ۲
محمد صادق باقی زاده
روح الله نوروزی
- پنج شنبه
- 6
- تیر
- 1398
- ساعت
- 15:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح اله نوروزی
ارسال دیدگاه