به روايت محمّدبن ابىطالب و صاحب المناقب و سيد بن طاووس آن حضرت لشگر اشقيا را صدا زد: واى بر شما! اى شيعيان آل ابىسفيان! اگر چه شما اعتقاد به دين خدا نداريد و از عذاب روز قيامت ترس نمىكنيد و پرهيز نمىنماييد، پس لااقلّ در دنياى خود از آزادگان و ارباب غيرت باشيد و اگر عرب هستيد بر حسب خود رجوع نماييد و دست از غيرت و حميت عربيت نكشيد.
شمر حرام زاده عرض نمود: اى فرزند فاطمه! چه مىگويى؟ آن حضرت فرمود: مىگويم من با شما مقاتله مىكنم و شما با من مقاتله مىنماييد. زنان را حرجى نيست، طاغيان لشگر خود را از تعرّض حرم من دفع كنيد و تا هنگامى كه من زنده هستم نگذاريد كسى از طاغيان و سركشان لشگر به حرم من متعرّض شوند. شمر حرام زاده گفت: اين مطلب را از تو قبول داريم، پس سركشان لشگر شقاوت اثر خود را بانگ زد: از حرم اين مرد دور شويد و كنار باشيد، به جان خود قسم كه او نيكو كفوى است و مبارز كريمى است، اوّل جان او را قصد كنيد و كار او را تمام نماييد. پس آن كافران از هر طرف به سوى آن مظلوم حمله كردند.
منبع:
محن الابرار علامه مجلسی؛ ترجمه هشترودی تبریزی؛ ص ۱۰۴۵
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:48
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه