ام الزهرا
همه ي باورمي
ام الزهرا
برا من محترمي
ام الزهرا
مادر مادرمي
ام الزهرا...
براي مقام تو اين بس
كه ارباب ما تو عاشورا
با يك سينه ي سپر ميگفت
انا اْبنُ خديجةُ الكُبرىٰ
ام المومنيني، دشمنت ذليلِ
يكي از غلامات ، خودِ جبرئيلِ
اسم دختر تو ، ياورِ خليلِ
يا زَوجةَ الرسول ، يا اُمَ البتول ٢
ام الزهرا
به كوريه دشمنا
ام الزهرا
بزودي صحن شما
ام الزهرا
ميشه مثل كربلا
ام الزهرا...
مدينه تو اين شب و روزا
خدايي داره عجب حالي
ولي حيف كه جاي چار گنبد
ميون بقيع شده خالي
شيعه با حرومي ، يكي نميشه
ما آل سعود و ، ميكَنيم زِ ريشه
تو مكه ميخونيم ، يا علي هميشه
الغوث و الامان ، يا صاحب الزمان ٢
ام الزينب
كربلا ميخوام قسم
ام الزينب
به امام رضام قسم
ام الزينب
بي بي يك نگام قسم
ام الزينب...
نديدي به جز بدي از من
نديدم جايي خوبي جز تو
سرِ سُفرتون بودم عمري
قسم به محبتت فُزتُ*
اين سينه زناتو ، اربابم عشقه
اين گريه كناتو ، اربابم عشقه
اين شورِ عزاتو ، اربابم عشقه
يا اِسمُكَ الدَوا ، يا ذِكْرُكَ الشِفا ٢
* فُزتُ ، رستگار شدم
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 9:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه