مولايَ يا مولاي
انتَ الغني و انا السائل
اسم شماس رافع مشكل
دارم يه عمر عشقتو تو دل
به خدا قسم
به شما قسم
همه ي عزت ما به لطف زهراته
جنت سينه زنا گوشه ي چشماته
پدرم هميشه ميگفت علي آقاته
علوي بودم ، علوي هستم
كي بجز علي و زهرا ميگيره دستم
يا واليَ الوَلي ، يا مرتضي علي
مولاي يا مولاي
ما ريزه خواريم سر خوانت
مديون خوبي و احسانت
هستيم گداهاي سلمانت
شَه لو كَشَف
قمر نجف
تو كه جاي خود داري پادشه خيبر
من غلام حلقه گوشم براي قنبر
مادرم كنيز فِضِّه پدرم نوكر
معنيِ آيات ، اينه والله
منكر ولايتت منكر اللهِ
يا واليَ الوَلي ، يا مرتضي علي
من كربلا ميخوام
شايد كه جاي ما نيس آقا
بازم چشام شده خيس آقا
اسم منم بنويس آقا
چرا قسمتم
نميشه برم
دوباره اومد آقاجون شباي قدرم
بخودت قسم كه آقا سر اومد صبرم
نكنه كه ببرم حسرت شو قبرم
بخدا عمري ، باتو خو دارم
من ضريح شش گوشت رو آرزو دارم
حسين دستمو بگير ، حسين نعم الامير
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه