غصه داره تو چشمامون
غم میباره از آسمون
باز یتیم میشیم ای خدا
بابا میذاره تنهامون
دیگه تمومه حرفای، بابام بااین چاه
دیگه نمیکشه بابام ، ازتو دلش آه
غم تو کوچه بس نبود ، برامون انگار
شبه یتیمه ماها ، رسیده از راه
دلا پر از درده ، رنگت چرا زرده
پاشو ببین زینب ، دورتو میگرده
واویلتاه واویلاه ۲
سوت و کور میشه خونمون
این بهار ما شد خزون
یا که حرف رفتن نزن
یا بگیر بابا جونمون
میری دیگه نمیبینی، خونی رو مسمار
راحت میشی بابا دیگه ، از در و دیوار
نداره غصه های ما دیگه تمومی
پس لااقل توزینبو به سقا بسپار
غصه ها کرد پیرم
از همه دلگیرم
بی تو و بی مادر
والله میمیرم
واویلتاه واویلتاه
بی تو زینب میشه بی پناه
توی سینمه کوه آه
یادته قول دادی که میای
با مادر گودیه قتلگاه
موندم دیگه به کی بگم ، بابا غمامو
خودت ببین این هق هقه ، توی صدامو
الان داداش حسین مو حسن کنارم
ولی چیکار کنم بابا ، کوفه و شامو
ترسم اینه بابا
بریده شه حنجر
رباب ببینه که
رو نیزه هاس اصغر
واویلتاه واویلاه
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه